چكيده:
تحولات علمي دو قرن اخير زمينهي شناخت و معرفي آثار فرهنگ عصر برنز و آهن در فلات ايران و سرزمين هاي هم جوار و مرتبط با تمدن و فرهنگ اين منطقه را موجب شده است. بررسي و شناسايي مكان هاي باستاني، انجام فعاليت حفاري و كاوش علمي، تطبيق و مقايسه ی آثار و شواهد فرهنگي مكشوفه از محوطه ها، بررسي نقش و تأثير عوامل اثر گذار، تحليل پيامدهاي تهاجم و تبادل فرهنگي اقوام و ملت ها بر يكديگر و در كل تلاش در جهت شناخت بيش تر تمدن و فرهنگ منطقه مورد عنايت هيات هاي باستان شناسي بوده است. معرفي تمدن عصر طلايي برنز در غرب ايران خصوصاً در منطقه ی لرستان و طبقه بندي و دسته بندي آثار و ابزار مكشوفه از محوطه هاي باستاني و ارائه يافته هاي پژوهشي و تحقيقاتي در اين زمينه به تمدن و فرهنگ عصر برنز هويتي داده است كه ما را به تفكر و تدبر بيش تر وا داشته است. هرچند در زمينهي برنز لرستان فعاليت هاي زيادي صورت پذيرفته است اما به دليل گستردگي و وسعت منطقه، شرايط جغرافيايي و اقليم كوهستان زاگرس و دشت هاي حاشيهي غربي، تحولات تاريخي و تهاجم و تبادل فرهنگي ناشي از جنگ ها، يورش ها و در هم تنيدگي تمدن هاي هم جوار، مسائل جديدی را در اين بخش فرا روي پژوهشگران بخش باستان شناسي و رشته هاي مرتبط قرار داده است كه استمرار فعاليت علمي در اين زمينه اجتناب ناپذير ساخته است
مطالعات تاريخي در مورد برخي اقوام مهاجر باستاني در منطقه و ميزان ارتباط آن ها با اقوام ساكن در بين النهرين، ونيزطبقه بندي، ويژگي هاي تكنيكي انواع آثار و ابزار برنزي، مكشوفه از مكان هاي باستاني غرب ايران (لرستان و ايلام) در دورهي مورد مطالعه مورد بررسي قرار گرفته است. پژوهش هاي باستان شناسي نشان مي دهد كه ساكنان نجد ايران از هزارهي سوم ق- م با مس و آلياژ هاي آن آشنايي داشته اند. سر پرسي سايكس، سراورل اشتاين، فرنک هول،پیت من،اشمیت،کالمایر و برخي هيات هاي باستان شناس داخلي و خارجي به بررسي فرهنگ هاي عصر مفرغ اين منطقه پرداخته اند. تلاش هيئت مشترك ايران و بلژيك به سرپرستي پروفسور واندنبرگ در دههي 1960 بسيار گسترده و چشمگير مي باشد. اما با وجود اين تلاش ها بسياري از ناگفته ها در مورد برنز لرستان وجود دارد كه ضرورت پژوهش هاي علمي و گسترده را ايجاب مي نمايد. انجام اين طرح تحولات عصر برنز خصوصاً دورهي حائل بين برنز III و آهن I رامورد توجه قرار داده است. فعاليت هاي بررسي و شناسايي باستان شناسي معمولاً با بهره گيري از دو روش عمده صورت مي پذيرد، يكي روش گسترده «Extensive Survey» مي باشد كه بيش تر براي محدوده هاي بسيار وسيع و گسترده مورد استفاده قرار مي گيرد. دومين روش، بررسي فشرده يا پيمايشي« Intensive Survey » مي باشد . اين پژوهش با بهره گيري از دو روش مذكور و بهره گيري از منابع و اسناد ، گزارش كاوش ها و حفاري ها وبررسی های باستان شناسي صورت پذيرفته است. . تطبيق و مقايسهي تلاش هاي گذشته و بررسي هاي جديد ، اطلاعات گسترده و ارزشمندي از ادوار فرهنگي عصر مفرغ حاشيهي غربي زاگرس به دست داده كه در متن گزارش ارائه شده است. براي نمونه گيري شناسه هاي فرهنگي مكان هاي باستاني و يا حفاري ها و كاوش هاي باستان شناسي از روش هاي مختلفي استفاده شده است. انتخاب سفالينه ها و شناسه هاي فرهنگي ظاهري و سطحي مكان هاي باستاني مورد بررسي ، با استفاده از روش تصادفي ساده صورت پذيرفته است كه مشخصات و ويژگي هاي فني آن ها تنظيم و در جداول مربوط ارائه شده است.
بخش عمده ای از تحولات فرهنگی عصر مفرغ و برنز در این منطقه به قوم کاسبت بر می گردد که در این سرزمین استقرار داشته و با تمدن های همجوار در میان رودان در ارتباط بوده اند . بسياري از آثار مربوط به محوطه ها و گو رستان های مورد مطالعه در مناطق ایلام و لرستان ( متعلق به دوره ای است که به نام عصر برنز شناخته شده است هر چند نباید از تحولات تاریخی و فرهنگی دوران قبل و بعد از دوره ي مفرغ چشم پوشی نمود و تحولات و تبادلات آن را نادیده گرفت. با این وصف می توان گفت که منطقه لرستان (ایلام و لرستان ) در دوران مفرغ و متعاقب آن در عصر آهن تحولات شگرفی داشته است . تعداد آثار و ابزار مکشوفه از گورستان های منطقه نشانگر این تحولات است که حاصل فکر و اندیشه و ابتکار و خلاقیت سازندگان این ابزار و اشیاء بوده است .